معنی فارسی swiddened
B2شخم عمیق به معنای باز کردن زمین به شکل سنتی که به منظور کشاورزی با سوزاندن پوشش گیاهی انجام میشود.
To clear land for cultivation by burning vegetation, a traditional agricultural practice.
- verb
verb
معنی(verb):
To clear an area of land by cutting and burning.
example
معنی(example):
زحمتکشها زمین را به حالت شخم عمیق درآوردند تا آن را برای کشت آماده کنند.
مثال:
The farmers swiddened the land to prepare it for planting.
معنی(example):
آنها هر بهار مزرعهها را شخم عمیق میکردند تا برنج بکارند.
مثال:
They swiddened the fields every spring to grow rice.
معنی فارسی کلمه swiddened
:
شخم عمیق به معنای باز کردن زمین به شکل سنتی که به منظور کشاورزی با سوزاندن پوشش گیاهی انجام میشود.