معنی فارسی swingboat

B2

کشتی تاب دار، وسیله‌ای تفریحی که به دو طرف تاب می‌خورد.

A type of amusement ride that swings back and forth like a boat.

noun
معنی(noun):

A fairground ride consisting of an open gondola which swings back and forth.

example
معنی(example):

سوار شدن به کشتی تاب دار برای بچه‌ها هیجان‌انگیز بود.

مثال:

The swingboat ride was thrilling for the kids.

معنی(example):

ما از کشتی تاب دار در پارک تفریحی لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed the swingboat at the amusement park.

معنی فارسی کلمه swingboat

: معنی swingboat به فارسی

کشتی تاب دار، وسیله‌ای تفریحی که به دو طرف تاب می‌خورد.