معنی فارسی switchbacker

B1

شخصی که تغییرات یا نوسان‌های مکرر در نظرات یا مواضع خود دارد.

A person who frequently changes opinions or positions.

example
معنی(example):

او یک تغییر‌دهنده نظر است که اغلب نظراتش را عوض می‌کند.

مثال:

He is a switchbacker who often changes his opinions.

معنی(example):

به عنوان یک تغییر‌دهنده، او نمی‌تواند درباره سفر تصمیم بگیرد.

مثال:

As a switchbacker, she can't make up her mind about the trip.

معنی فارسی کلمه switchbacker

: معنی switchbacker به فارسی

شخصی که تغییرات یا نوسان‌های مکرر در نظرات یا مواضع خود دارد.