معنی فارسی sybaritical

B1

وابسته به زندگی لذت‌طلب و تجملی و برآورده کردن نیازهای مادی و عاطفی.

Pertaining to a lifestyle characterized by excessive indulgence in luxury and pleasure.

example
معنی(example):

تمایلات تجمل‌گرایانه‌اش او را به شخصیتی محبوب در میان نخبگان تبدیل کرد.

مثال:

Her sybaritical tendencies made her a popular figure among the elite.

معنی(example):

رویکرد تجمل‌گرایانه به زندگی بر لذت‌بردن از خوشی‌ها تأکید می‌کند.

مثال:

The sybaritical approach to life emphasizes the enjoyment of pleasures.

معنی فارسی کلمه sybaritical

: معنی sybaritical به فارسی

وابسته به زندگی لذت‌طلب و تجملی و برآورده کردن نیازهای مادی و عاطفی.