معنی فارسی symbiogenetic

C2

سمبیوژنتیک به جنبه‌های ژنتیکی شکل‌گیری و تکامل گونه‌ها به واسطه تعاملات سمبیوتیک اشاره دارد.

Relating to the genetic aspects of the origin and evolution of species through symbiotic relationships.

example
معنی(example):

محقق بر جنبه‌های سمبیوژنتیک تکامل تمرکز کرد.

مثال:

The researcher focused on the symbiogenetic aspects of evolution.

معنی(example):

نظریه‌های سمبیوژنتیک به توضیح پیچیدگی اشکال حیات کمک می‌کنند.

مثال:

Symbiogenetic theories help explain the complexity of life forms.

معنی فارسی کلمه symbiogenetic

: معنی symbiogenetic به فارسی

سمبیوژنتیک به جنبه‌های ژنتیکی شکل‌گیری و تکامل گونه‌ها به واسطه تعاملات سمبیوتیک اشاره دارد.