معنی فارسی symbionticism
B2همزیستیگرایی، نظریهای که بر روابط همزیستی بین موجودات زنده تأکید میکند.
The study or theory of the mutually beneficial relationships between different organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
همزیستیگرایی یک مفهوم کلیدی در درک تعاملات بومشناختی است.
مثال:
Symbionticism is a key concept in understanding ecological interactions.
معنی(example):
مطالعه همزیستیگرایی به دانشمندان کمک میکند تا در مورد تنوع زیستی بیاموزند.
مثال:
The study of symbionticism helps scientists learn about biodiversity.
معنی فارسی کلمه symbionticism
:
همزیستیگرایی، نظریهای که بر روابط همزیستی بین موجودات زنده تأکید میکند.