معنی فارسی symbiotical

B2

رابطه‌ای که در آن دو موجود زنده به نفع یکدیگر زندگی می‌کنند.

Relating to a relationship between two different organisms that live together and benefit from each other.

example
معنی(example):

رابطه همزیستی بین ارکیده‌ها و درختان به هر دو کمک می‌کند تا رشد کنند.

مثال:

The symbiotical relationship between the orchids and the trees helps both grow.

معنی(example):

به طور همزیستی، دو گونه منابع را برای بقا به اشتراک می‌گذارند.

مثال:

In a symbiotical way, the two species share resources for survival.

معنی فارسی کلمه symbiotical

: معنی symbiotical به فارسی

رابطه‌ای که در آن دو موجود زنده به نفع یکدیگر زندگی می‌کنند.