معنی فارسی symmachy

C1

نوعی اتحاد استراتژیک یا همکاری بین دو یا چند طرف به منظور نیل به هدف مشترک.

A strategic alliance or cooperation between two or more parties to achieve a common goal.

example
معنی(example):

سیمکای تشکیل یک اتحاد قوی در زمان بحران داد.

مثال:

The symmachy formed a powerful alliance during the crisis.

معنی(example):

از طریق سیمکای، ملّت‌ها سعی در دستیابی به اهداف مشترک داشتند.

مثال:

Through symmachy, the nations sought to achieve common goals.

معنی فارسی کلمه symmachy

: معنی symmachy به فارسی

نوعی اتحاد استراتژیک یا همکاری بین دو یا چند طرف به منظور نیل به هدف مشترک.