معنی فارسی sympatry

B2

همزیستی، حضور دو یا چند گونه در یک ناحیه جغرافیایی مشترک بدون جدایی.

The occurrence of two or more species living in the same geographic area.

example
معنی(example):

همزیستی زمانی اتفاق می‌افتد که دو گونه در یک منطقه جغرافیایی مشابه زندگی کنند.

مثال:

Sympatry occurs when two species inhabit the same geographic area.

معنی(example):

همزیستی این پرندگان به رفتارهای متنوع آنها کمک می‌کند.

مثال:

The sympatry of these birds contributes to their diverse behaviors.

معنی فارسی کلمه sympatry

: معنی sympatry به فارسی

همزیستی، حضور دو یا چند گونه در یک ناحیه جغرافیایی مشترک بدون جدایی.