معنی فارسی synaxes
B2سیناکسها، گردهماییها یا جلسات مذهبی که در آنها موضوعات مربوط به ایمان و روحانیت بحث میشود.
Assemblies or meetings in which discussions about faith and spirituality take place.
- NOUN
example
معنی(example):
سیناکسهای کلیسا هر ماه برگزار میشدند.
مثال:
The synaxes of the church were held every month.
معنی(example):
در سیناکسها، اعضای جامعه گرد هم میآمدند تا درباره مسائل روحانی گفتگو کنند.
مثال:
At the synaxes, community members gathered to discuss spiritual matters.
معنی فارسی کلمه synaxes
:
سیناکسها، گردهماییها یا جلسات مذهبی که در آنها موضوعات مربوط به ایمان و روحانیت بحث میشود.