معنی فارسی synaxis
B2سیناکس، گردهمایی یا مراسم مذهبی که در آن فعالیتهای عبادی انجام میگیرد.
A gathering or religious ceremony where worship activities are conducted.
- NOUN
example
معنی(example):
سیناکس بخش مهمی از تقویم عبادی است.
مثال:
The synaxis is an important part of the liturgical calendar.
معنی(example):
در طول سیناکس، دعاهایی برای جامعه قرائت میشود.
مثال:
During the synaxis, prayers are offered for the community.
معنی فارسی کلمه synaxis
:
سیناکس، گردهمایی یا مراسم مذهبی که در آن فعالیتهای عبادی انجام میگیرد.