معنی فارسی synchronistical

C2

همزمان‌شناختی، به معنای مطالعه یا بررسی همزمانی‌ها و ارتباطات معنی‌دار آن‌ها.

Relating to the study or analysis of simultaneous occurrences and their meaningful connections.

example
معنی(example):

او جنبه‌های همزمان‌شناختی ملاقاتشان را توضیح داد.

مثال:

She explained the synchronistical aspects of their meeting.

معنی(example):

برخی نظریه‌ها شامل پدیده‌های همزمان‌شناختی است که نشان می‌دهد تصادف‌ها معنادارند.

مثال:

Some theories involve synchronistical phenomena that suggest coincidences are meaningful.

معنی فارسی کلمه synchronistical

: معنی synchronistical به فارسی

همزمان‌شناختی، به معنای مطالعه یا بررسی همزمانی‌ها و ارتباطات معنی‌دار آن‌ها.