معنی فارسی synchronizer
B1ابزاری یا برنامهای که وظیفه هماهنگسازی زمان یا دادهها را بر عهده دارد.
A tool or program that ensures synchronization of time or data among systems.
- NOUN
example
معنی(example):
یک هماهنگکننده اطمینان حاصل میکند که همه ساعتها به یک زمان تنظیم شدهاند.
مثال:
A synchronizer ensures that all the clocks are set to the same time.
معنی(example):
هماهنگکننده در نرمافزار کمک میکند تا دادهها در تمام دستگاهها بهروز نگه داشته شوند.
مثال:
The synchronizer in the software helps keep data updated across devices.
معنی فارسی کلمه synchronizer
:
ابزاری یا برنامهای که وظیفه هماهنگسازی زمان یا دادهها را بر عهده دارد.