معنی فارسی synchronizers

B1

جمع هماهنگ‌کننده‌ها که به هماهنگ‌سازی زمان یا داده‌ها در سیستم‌های مختلف کمک می‌کند.

Plural form of synchronizer, referring to multiple tools or agents that facilitate synchronization.

example
معنی(example):

هماهنگ‌کننده‌ها با هم کار کردند تا ارتباط روانی را تضمین کنند.

مثال:

The synchronizers worked together to ensure smooth communication.

معنی(example):

می‌توان از چندین هماهنگ‌کننده برای وظایف هماهنگ‌سازی پیچیده‌تر استفاده کرد.

مثال:

Multiple synchronizers can be employed for more complex synchronization tasks.

معنی فارسی کلمه synchronizers

: معنی synchronizers به فارسی

جمع هماهنگ‌کننده‌ها که به هماهنگ‌سازی زمان یا داده‌ها در سیستم‌های مختلف کمک می‌کند.