معنی فارسی synchronology

C1

علمی که به بررسی و تحلیل هم‌زمانی رویدادها می‌پردازد.

The study of the simultaneous occurrence of events and their interrelations.

example
معنی(example):

همزمان‌شناسی مطالعه رویدادهایی است که در یک زمان رخ می‌دهند.

مثال:

Synchronology is the study of events that occur at the same time.

معنی(example):

زمینه همزمان‌شناسی بررسی می‌کند که چگونه رویدادهای مختلف در زمان به هم مرتبط هستند.

مثال:

The field of synchronology examines how different events are interconnected in time.

معنی فارسی کلمه synchronology

: معنی synchronology به فارسی

علمی که به بررسی و تحلیل هم‌زمانی رویدادها می‌پردازد.