معنی فارسی syndactyle
B2سنداکتیل به معنای پیوستگی و عددی است که در آن انگشتان به صورت جفتی به هم متصل شدهاند.
Relating to the condition of syndactyly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی Syndactyle در شناسایی گونه بسیار مهم است.
مثال:
The syndactyle feature is significant in identifying the species.
معنی(example):
پژوهشگران الگوهای Syndactyle در حیوانات را بررسی کردند.
مثال:
Researchers studied the syndactyle patterns in animals.
معنی فارسی کلمه syndactyle
:
سنداکتیل به معنای پیوستگی و عددی است که در آن انگشتان به صورت جفتی به هم متصل شدهاند.