معنی فارسی synostoses

B1

هم‌جوشی‌ها به شرایطی اشاره دارد که در آن دو یا چند استخوان به هم متصل می‌شوند و می‌توانند بر استحکام و شکل استخوان‌ها تاثیر بگذارند.

A condition where two or more bones fuse together, potentially affecting normal growth and development.

noun
معنی(noun):

The fusion of adjacent bones by the growth of a bony material

معنی(noun):

The abnormal development of a joint.

example
معنی(example):

هم‌جوشی‌ها می‌توانند بر رشد و تکامل استخوان‌ها در کودکان تاثیر بگذارند.

مثال:

Synostoses can affect bone growth and development in children.

معنی(example):

جراح توضیح داد که هم‌جوشی‌ها چگونه در برخی موارد کریانیوسینوستوزیس رخ می‌دهند.

مثال:

The surgeon explained how synostoses occur in certain cases of craniosynostosis.

معنی فارسی کلمه synostoses

: معنی synostoses به فارسی

هم‌جوشی‌ها به شرایطی اشاره دارد که در آن دو یا چند استخوان به هم متصل می‌شوند و می‌توانند بر استحکام و شکل استخوان‌ها تاثیر بگذارند.