معنی فارسی syntonised
B1سینتونیزه کردن به معنای هماهنگ کردن یا تنظیم کردن برای رسیدن به یک عملکرد بهینه است.
To adjust in harmony with something to achieve better performance or synchronization.
- VERB
example
معنی(example):
نرمافزار برای بهبود عملکرد سینتونیزه شد.
مثال:
The software was syntonised to improve performance.
معنی(example):
مسیرهای صوتی برای وضوح بهتر سینتونیزه شدند.
مثال:
The audio tracks were syntonised for better clarity.
معنی فارسی کلمه syntonised
:
سینتونیزه کردن به معنای هماهنگ کردن یا تنظیم کردن برای رسیدن به یک عملکرد بهینه است.