معنی فارسی sysselman

C1

عنوانی برای مقام رسمی و نماینده محلی در یک ناحیه مشخص در تاریخ اسکاندیناوی.

A local government official or representative in Scandinavian history.

example
معنی(example):

سیسلمن مسئول حکومت محلی بود.

مثال:

The sysselman was responsible for local governance.

معنی(example):

او درباره مسائل شهری با سیسلمن مشورت کرد.

مثال:

He consulted with the sysselman about town issues.

معنی فارسی کلمه sysselman

: معنی sysselman به فارسی

عنوانی برای مقام رسمی و نماینده محلی در یک ناحیه مشخص در تاریخ اسکاندیناوی.