معنی فارسی systematician

B2

سیستماتیک شناس، فردی که به روش‌های نظم یافته و سیستماتیک برای حل مشکلات یا تحقیق می‌پردازد.

A person who specializes in systematic approaches and methodologies.

example
معنی(example):

یک سیستماتیک شناس کسی است که رویکردهای سیستماتیک را در کار خود به کار می‌برد.

مثال:

A systematician is someone who applies systematic approaches in their work.

معنی(example):

سیستماتیک شناسان اغلب با دانشمندان برای بهبود روش‌های تحقیق همکاری می‌کنند.

مثال:

Systematicians often collaborate with scientists to improve research methods.

معنی فارسی کلمه systematician

: معنی systematician به فارسی

سیستماتیک شناس، فردی که به روش‌های نظم یافته و سیستماتیک برای حل مشکلات یا تحقیق می‌پردازد.