معنی فارسی systemist
B2سیستمگر به فردی گفته میشود که به بررسی و تحلیل سیستمها و روابط بین اجزای آنها میپردازد.
An expert who studies systems and their interrelations.
- NOUN
example
معنی(example):
یک سیستمگر بر روابط درون یک سیستم متمرکز است.
مثال:
A systemist focuses on the relationships within a system.
معنی(example):
سیستمگرها دینامیک تعاملات بین مؤلفهها را تجزیه و تحلیل میکنند.
مثال:
Systemists analyze the dynamics of interactions between components.
معنی فارسی کلمه systemist
:
سیستمگر به فردی گفته میشود که به بررسی و تحلیل سیستمها و روابط بین اجزای آنها میپردازد.