معنی فارسی systemwide
B1سراسری، به موضوعی اطلاق میشود که در تمام بخشها یا نواحی یک سیستم اعمال میشود.
Applicable to all parts or areas of a system or organization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات به طور سراسری اجرا خواهند شد.
مثال:
The changes will be implemented systemwide.
معنی(example):
یک سیاست سراسری میتواند بر تمام دپارتمانها تأثیر بگذارد.
مثال:
A systemwide policy can affect all departments.
معنی فارسی کلمه systemwide
:
سراسری، به موضوعی اطلاق میشود که در تمام بخشها یا نواحی یک سیستم اعمال میشود.