معنی فارسی tabella

B1

تابله، نوعی صفحه یا ورق که برای نوشتن یا رموزگذاری استفاده می‌شود.

A small writing tablet or panel, often used for inscriptions or notes.

example
معنی(example):

هنرمند یک تابله زیبا کشید تا کارهایش را نمایش دهد.

مثال:

The artist drew a beautiful tabella to display her work.

معنی(example):

در زمان‌های باستان، تابله‌ای اغلب برای ثبت اطلاعات مهم استفاده می‌شد.

مثال:

In ancient times, a tabella was often used for recording important information.

معنی فارسی کلمه tabella

: معنی tabella به فارسی

تابله، نوعی صفحه یا ورق که برای نوشتن یا رموزگذاری استفاده می‌شود.