معنی فارسی tablelike
B1شبیه میز، معمولاً به شکل یا ساختار چیزی اشاره دارد.
Having a form or appearance similar to a table.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل جزیره به نوعی شبیه میز بود.
مثال:
The shape of the island was somewhat tablelike.
معنی(example):
او کتابها را در ساختاری شبیه میز ترتیب داد.
مثال:
She arranged the books in a tablelike structure.
معنی فارسی کلمه tablelike
:
شبیه میز، معمولاً به شکل یا ساختار چیزی اشاره دارد.