معنی فارسی tableity

B1

حالت یا ویژگی یک میز، به‌ویژه در زمینه برگزاری رویدادها.

The state or quality of being table-like, especially regarding functionality in events.

example
معنی(example):

میزالی اتاق آن را برای بحث‌ها ایده‌آل کرد.

مثال:

The tableity of the room made it ideal for discussions.

معنی(example):

طراحی او میزالی را برای رویدادهای مختلف در نظر گرفته بود.

مثال:

Her design considered the tableity for various events.

معنی فارسی کلمه tableity

: معنی tableity به فارسی

حالت یا ویژگی یک میز، به‌ویژه در زمینه برگزاری رویدادها.