معنی فارسی tabstop

B1

محلی در نرم‌افزارهای ویرایش متنی که برای تنظیم فاصله‌های افقی استفاده می‌شود.

A setting in text editing software that determines horizontal alignment of text.

example
معنی(example):

من در پردازشگر کلمات برای قالب‌بندی یک محل تب تنظیم کردم.

مثال:

I set a tabstop on my word processor for formatting.

معنی(example):

استفاده از محل تب به همتراز کردن متن کمک می‌کند.

مثال:

Using a tabstop helps in aligning the text.

معنی فارسی کلمه tabstop

: معنی tabstop به فارسی

محلی در نرم‌افزارهای ویرایش متنی که برای تنظیم فاصله‌های افقی استفاده می‌شود.