معنی فارسی taciturnly
B2بهصورت مختصر و کمحرف، در ارتباطات اجتماعی به شخصی اطلاق میشود که به سادگی و بهندرت صحبت میکند.
In a manner that is reserved or uncommunicative; using few words.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور مختصر و با بیمیلی پاسخ داد.
مثال:
She responded taciturnly, with little enthusiasm.
معنی(example):
او در طول جلسه بهطور مختصر صحبت کرد و این امر باعث شد دیگران نتوانند خوب وارد بحث شوند.
مثال:
He spoke taciturnly during the meeting, making it hard for others to engage.
معنی فارسی کلمه taciturnly
:
بهصورت مختصر و کمحرف، در ارتباطات اجتماعی به شخصی اطلاق میشود که به سادگی و بهندرت صحبت میکند.