معنی فارسی tackifying

B1

عمل چسبناک کردن، به فرایند ایجاد چسبندگی یا پایداری اشاره دارد.

The act or process of becoming sticky or adhesive.

example
معنی(example):

مواد چسبناک برای بهبود چسبندگی اضافه می‌شوند.

مثال:

Tackifying agents are added to improve adhesion.

معنی(example):

فرایند چسبناک کردن در تولید ضروری است.

مثال:

The process of tackifying is essential in manufacturing.

معنی فارسی کلمه tackifying

: معنی tackifying به فارسی

عمل چسبناک کردن، به فرایند ایجاد چسبندگی یا پایداری اشاره دارد.