معنی فارسی tacts

B2

روش‌های مناسب و حساس برای تعامل با دیگران و مدیریت موقعیت‌ها.

Appropriate and sensitive methods for interacting with others and managing situations.

example
معنی(example):

او با تاکت‌های مناسب وضعیت را مدیریت کرد و اطمینان حاصل کرد که همه احساس احترام می‌کنند.

مثال:

She handled the situation with the right tacts, ensuring everyone felt respected.

معنی(example):

تاکت‌ها برای ارتباط مؤثر در روابط شخصی ضروری هستند.

مثال:

Tacts are essential for effective communication in personal relationships.

معنی فارسی کلمه tacts

: معنی tacts به فارسی

روش‌های مناسب و حساس برای تعامل با دیگران و مدیریت موقعیت‌ها.