معنی فارسی tactometer
C2ابزاری برای اندازهگیری حساسیت لمسی و نوع تعامل انسانی با محرکهای لمسی.
An instrument used to measure tactile sensitivity and responses.
- NOUN
example
معنی(example):
محقق از یک تاکتومتر برای اندازهگیری حساسیت لمسی استفاده کرد.
مثال:
The researcher used a tactometer to measure tactile sensitivity.
معنی(example):
با تاکتومتر، آنها توانستند واکنشهای لمسی را کمیسازی کنند.
مثال:
With the tactometer, they were able to quantify touch reactions.
معنی فارسی کلمه tactometer
:
ابزاری برای اندازهگیری حساسیت لمسی و نوع تعامل انسانی با محرکهای لمسی.