معنی فارسی tailorlike
B1دارای ویژگیها یا خصوصیات مرتبط با خیاطی یا دقت خیاطی.
Resembling or characteristic of a tailor; implying precision and quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه دارای پایانی شبیه خیاط بود که همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The fabric had a tailorlike finish that impressed everyone.
معنی(example):
مهارتهای او شبیه خیاط بود و مهارتهای حرفهای را به نمایش میگذاشت.
مثال:
His skills were tailorlike, showcasing expert craftsmanship.
معنی فارسی کلمه tailorlike
:
دارای ویژگیها یا خصوصیات مرتبط با خیاطی یا دقت خیاطی.