معنی فارسی tailorship

B1

حرفه یا صنعت خیاطی که شامل دوخت و اصلاح لباس می‌شود.

The craft or profession of a tailor; tailoring practices.

example
معنی(example):

خیاطی او به خاطر توجه به جزئیات مشهور بود.

مثال:

His tailorship was renowned for its attention to detail.

معنی(example):

جنبه‌های مختلف خیاطی در طول کارگاه بحث شد.

مثال:

Multiple aspects of tailorship were discussed during the workshop.

معنی فارسی کلمه tailorship

: معنی tailorship به فارسی

حرفه یا صنعت خیاطی که شامل دوخت و اصلاح لباس می‌شود.