معنی فارسی tailorwise

B1

به‌صورتی که به‌صورت سفارشی یا با دقت بالا انجام شود.

In a manner similar to that of a tailor, focusing on customization and fitting.

example
معنی(example):

او به مسأله به‌طور خیاطی نزدیک شد و تنظیمات سفارشی انجام داد.

مثال:

He approached the problem tailorwise, making custom adjustments.

معنی(example):

انتخاب مواد به‌طور خیاطی بهترین نتایج را تضمین می‌کند.

مثال:

Choosing materials tailorwise ensures the best results.

معنی فارسی کلمه tailorwise

: معنی tailorwise به فارسی

به‌صورتی که به‌صورت سفارشی یا با دقت بالا انجام شود.