معنی فارسی tailzie

B1

عمل مخفیانه کردن یا زیر نظر گرفتن، به خصوص در روابط اجتماعی.

The act of secretly watching or scrutinizing someone's actions.

example
معنی(example):

او سعی کرد برنامه‌های آخر هفته دوستش را دزدکی ببیند.

مثال:

She tried to tailzie her friend's plans for the weekend.

معنی(example):

او در مورد سورپرایزها عادت دارد که دزدکی نگاه کند.

مثال:

He has a habit of tailzie when it comes to surprises.

معنی فارسی کلمه tailzie

: معنی tailzie به فارسی

عمل مخفیانه کردن یا زیر نظر گرفتن، به خصوص در روابط اجتماعی.