معنی فارسی tailzied
B1به عنوان صفت، نشاندهنده اطلاعاتی است که به طور مخفیانه به دست آمده است.
Information obtained through secretive observation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اطلاعات دزدکی مشهود برای همه شگفتانگیز بود.
مثال:
The tailzied information was surprising to everyone.
معنی(example):
پس از دزدکی دیدن، جزئیات نگاه ما را تغییر داد.
مثال:
Once tailzied, the details changed our perspective.
معنی فارسی کلمه tailzied
:
به عنوان صفت، نشاندهنده اطلاعاتی است که به طور مخفیانه به دست آمده است.