معنی فارسی take occasion
B1فرصت گرفتن، از یک وقفه یا موقعیت خاص برای انجام کاری بهره بردن.
To use an opportunity as a chance to do something important or necessary.
- verb
verb
معنی(verb):
To take advantage of an opportunity.
example
معنی(example):
شما باید از این فرصت استفاده کنید تا از دفتر جدید ما بازدید کنید.
مثال:
You should take occasion to visit our new office.
معنی(example):
او از این فرصت استفاده کرد تا در طی جلسه از سپاسگزاری خود صحبت کند.
مثال:
She took occasion to express her gratitude during the meeting.
معنی فارسی کلمه take occasion
:
فرصت گرفتن، از یک وقفه یا موقعیت خاص برای انجام کاری بهره بردن.
