معنی فارسی take something amiss
B1چیزی را به اشتباه یا به شکل منفی برداشت کردن.
To misunderstand something or interpret it negatively.
- IDIOM
example
معنی(example):
من سکوت او را نادرست درک کردم و فکر کردم ناراحت است.
مثال:
I took her silence amiss and thought she was upset.
معنی(example):
اگر نظرات من را نادرست درک کردید، عذر میخواهم.
مثال:
If you take my comments amiss, I apologize.
معنی فارسی کلمه take something amiss
:
چیزی را به اشتباه یا به شکل منفی برداشت کردن.