معنی فارسی take up on

B1

استفاده کردن از یک پیشنهاد یا توصیه.

To accept or act upon an offer, suggestion, or advice.

example
معنی(example):

من باید از پیشنهاد شما برای کمک به پروژه‌ام استفاده کنم.

مثال:

I need to take up on your offer to help me with my project.

معنی(example):

فراموش نکن که از نصیحتی که به تو دادم استفاده کنی.

مثال:

Don't forget to take up on the advice I gave you.

معنی فارسی کلمه take up on

: معنی take up on به فارسی

استفاده کردن از یک پیشنهاد یا توصیه.