معنی فارسی taletelling
B1هنر بیان داستانها به روشهای جذاب.
The art of narrating stories in captivating ways.
- NOUN
example
معنی(example):
قصهگویی یک فرم هنری است که مخاطبان را مجذوب میکند.
مثال:
Taletelling is an art form that captivates audiences.
معنی(example):
کارگاه بر بهبود مهارتها در قصهگویی تمرکز داشت.
مثال:
The workshop focused on improving skills in taletelling.
معنی فارسی کلمه taletelling
:
هنر بیان داستانها به روشهای جذاب.