معنی فارسی talewise
B1به صورت داستانی یا حکایتی، شامل روایتها یا قصهها.
In a manner that is related to tales or stories.
- OTHER
example
معنی(example):
او به صورت داستانگونه صحبت کرد و به تفصیل از داستانها و ایدهها گفت.
مثال:
He spoke talewise, discussing stories and ideas in depth.
معنی(example):
مکالمه به صورت داستانگونه بود و پر از حکایات و حکمت بود.
مثال:
The conversation was talewise, filled with anecdotes and wisdom.
معنی فارسی کلمه talewise
:
به صورت داستانی یا حکایتی، شامل روایتها یا قصهها.