معنی فارسی talk cock
B1به طور غیررسمی دربارهٔ چیزی از روی خودستایی یا بیحاصل صحبت کردن.
To boast or make exaggerated claims, often seen as foolish.
- verb
verb
معنی(verb):
To talk nonsense or engage in idle chatter.
example
معنی(example):
او دوست دارد درباره سفرهایش بزرگگویی کند.
مثال:
He likes to talk cock about his travels.
معنی(example):
بزرگگویی نکن، فقط مهارتهایت را به ما نشان بده.
مثال:
Don’t talk cock, just show us your skills.
معنی فارسی کلمه talk cock
:
به طور غیررسمی دربارهٔ چیزی از روی خودستایی یا بیحاصل صحبت کردن.