معنی فارسی talmudic

C1

تالمودیک، مربوط به تالمود و نظرات و تفسیرات در رابطه با آن.

Related to or characteristic of the Talmud, especially in terms of interpretation.

example
معنی(example):

علم‌پژوه نظر تالمودی خود را درباره این مسئله ارائه داد.

مثال:

The scholar presented a talmudic perspective on the issue.

معنی(example):

مطالعات تالمودی نیاز به دانش عمیق از متون یهودی دارد.

مثال:

Talmudic studies require deep knowledge of Jewish texts.

معنی فارسی کلمه talmudic

: معنی talmudic به فارسی

تالمودیک، مربوط به تالمود و نظرات و تفسیرات در رابطه با آن.