معنی فارسی tangence

B2

تماس، وضعیتی که در آن دو شی به‌طور کامل در یک نقطه با یکدیگر برهم‌کنش دارند.

The state of touching or being tangent.

example
معنی(example):

تماس یک مفهوم مهم در هندسه است.

مثال:

Tangence is an important concept in geometry.

معنی(example):

تماس دو دایره می‌تواند در یک نقطه واحد مشاهده شود.

مثال:

The tangence of two circles can be observed at a single point.

معنی فارسی کلمه tangence

: معنی tangence به فارسی

تماس، وضعیتی که در آن دو شی به‌طور کامل در یک نقطه با یکدیگر برهم‌کنش دارند.