معنی فارسی tangently

B1

به معنای ارتباط غیرمستقیم و نامرتبط با موضوع اصلی در یک متن یا گفتار.

In a manner that is not directly related to the main topic.

example
معنی(example):

داستان به طور جانبی بیان شد و به نتیجه‌گیری‌های مختلفی منجر شد.

مثال:

The story was told tangently, leading to various conclusions.

معنی(example):

او به طور جانبی صحبت کرد و به موضوعات زیادی اشاره کرد اما توضیح نداد.

مثال:

He spoke tangently, touching on many topics but not elaborating.

معنی فارسی کلمه tangently

: معنی tangently به فارسی

به معنای ارتباط غیرمستقیم و نامرتبط با موضوع اصلی در یک متن یا گفتار.