معنی فارسی tangilin
B1به احتمال زیاد یک اشتباه املایی یا یک اصطلاح خاص در یک زمینه خاص.
Likely a misspelling or a specific term in a niche context.
- OTHER
example
معنی(example):
تنگیلین یک کلمه شناخته شده در انگلیسی نیست.
مثال:
Tangilin is not a commonly recognized word in English.
معنی(example):
ممکن است تنگیلین یک اشتباه املایی یا یک اصطلاح خاص باشد.
مثال:
It's possible that tangilin is a typo or a niche term.
معنی فارسی کلمه tangilin
:
به احتمال زیاد یک اشتباه املایی یا یک اصطلاح خاص در یک زمینه خاص.