معنی فارسی taniko

B1

تانیکو، نوعی ابزار یا وسیله، معمولاً تهیه شده برای استفاده در مراسم و هنرهای سنتی.

A tool or object often prepared for use in cultural rituals or arts.

example
معنی(example):

تانیکوی او به طرز زیبایی با طرح‌های سنتی نقاشی شده بود.

مثال:

His taniko was beautifully painted with traditional designs.

معنی(example):

آنها از تانیکو در اجراهای فرهنگی استفاده کردند.

مثال:

They used the taniko during cultural performances.

معنی فارسی کلمه taniko

: معنی taniko به فارسی

تانیکو، نوعی ابزار یا وسیله، معمولاً تهیه شده برای استفاده در مراسم و هنرهای سنتی.