معنی فارسی taniness

B1

تنوع، توصیف رنگ یا ظاهری است که خصوصیاتی مانند تند یا ملایم دارد.

A description of color or appearance that has qualities like rich or subdued.

example
معنی(example):

تنوع رنگی پارچه آن را برای تابستان عالی کرد.

مثال:

The taniness of the fabric made it perfect for summer.

معنی(example):

او زیبایی تنوع رنگی را در برگ‌های پاییزی تحسین کرد.

مثال:

She admired the taniness in the autumn leaves.

معنی فارسی کلمه taniness

: معنی taniness به فارسی

تنوع، توصیف رنگ یا ظاهری است که خصوصیاتی مانند تند یا ملایم دارد.