معنی فارسی tannage

B1

تاننج، فرایند تبدیل پوست خام به چرم با استفاده از مواد شیمیایی یا طبیعی است که باعث دوام و انعطاف‌پذیری آن می‌شود.

The process of treating animal skins to produce leather.

example
معنی(example):

فرایند تاننج باعث می‌شود که پنه‌های حیوانات برای استفاده در چرم قابل استفاده شوند.

مثال:

The tannage process makes animal hides usable for leather.

معنی(example):

تاننج چرم بر کیفیت و نرمی آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The tannage of the leather affects its quality and softness.

معنی فارسی کلمه tannage

: معنی tannage به فارسی

تاننج، فرایند تبدیل پوست خام به چرم با استفاده از مواد شیمیایی یا طبیعی است که باعث دوام و انعطاف‌پذیری آن می‌شود.