معنی فارسی tannined

B1

تَنینی به محصولاتی اطلاق می‌شود که با استفاده از تَنین‌ها دباغی شده‌اند.

Describes products that have been treated with tannins to improve durability.

example
معنی(example):

چرم به طور صحیح دباغی شده است تا دوام بیشتری داشته باشد.

مثال:

The leather was properly tannined for durability.

معنی(example):

محصولات دباغی شده کمتر به فساد می‌روند.

مثال:

Tannined products are less prone to decay.

معنی فارسی کلمه tannined

: معنی tannined به فارسی

تَنینی به محصولاتی اطلاق می‌شود که با استفاده از تَنین‌ها دباغی شده‌اند.