معنی فارسی tanninlike

B1

ویژگی‌هایی که شبیه تانین هستند و می‌توانند در مواد غذایی مختلف مشاهده شوند.

Having characteristics similar to tannins; often used to describe certain compounds in plants.

example
معنی(example):

برخی ترکیبات از نظر ساختار شبیه تانین هستند.

مثال:

Some compounds are tanninlike in structure.

معنی(example):

ویژگی های شبیه تانین می توانند بر طعم شراب تأثیر بگذارند.

مثال:

The tanninlike features can affect the taste of the wine.

معنی فارسی کلمه tanninlike

: معنی tanninlike به فارسی

ویژگی‌هایی که شبیه تانین هستند و می‌توانند در مواد غذایی مختلف مشاهده شوند.